قرآن کریم در ضمن بیان یکی از سنت‌های تاریخ به ما آموخته است که جایگاه هر گروهی در ترکیب فرعونی جامعۀ بیداد، با موقعیت آن پس از فروپاشی ظلم نسبت معکوس دارد. این مفهوم سخن خداوند متعال است که می‌فرماید: «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ و اراده ما بر این است که بر کسانی که در روی زمین به استضعاف دچار شدند منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم» (قصص:۵).
خداوند سبحان می‌خواهد این دستۀ ششم را که در نقطۀ فرودست ترکیب قرار داشت، به پیشوایی رسانده، وارث زمین قرار دهد. این رابطه‌ای دیگر و سنتی دیگر از سنت‌های تاریخ است که به خواست خداوند دربارۀ آن سخن خواهیم گفت.
بنابراین تا به حال به این نتیجه رسیدیم که شکوفایی رابطۀ انسان و طبیعت با مقدار ظلم و ستم در جامعه نسبتی معکوس و با میزان عدل و دادگری در جامعه نسبتی مستقیم دارد.
جامعۀ فرعونی، تکه‌تکه و پراکنده است و قابلیت‌ها، نیروها و امکانات خود را از دست می‌دهد و به همین سبب، آسمان نزولات و زمین، برکات خود را از آن دریغ می‌کند. اما جامعۀ عادلانه به‌کلی برعکس است. در این جامعه همۀ قابلیت‌ها، اتحاد یافته، فرصت‌ها و امکانات به‌طور مساوی تقسیم می‌شوند. این جامعه‌ای است که روایات از آن سخن گفته‌اند؛ روایات با تبیین دوران ظهور امام مهدی ـ علیه‌الصلاة والسلام ـ دربارۀ آن توضیح داده و گفته‌اند که در سایۀ امام مهدی علیه‌السلام خیرات و برکات زمین و آسمان شکوفا می‌شود و این تنها به‌خاطر آن است که عدالت همیشه و تا ابد نسبت مستقیم با شکوفایی رابطه انسان و طبیعت دارد.

پژوهش‌های قرآنی، شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر، ص٢٠٢